متن ترانه

دیدی پاییزو بوی نمو حس میکنی  خیسی گونمو حس میکنی  تنهاییتو باهام نصف میکنی  دیدی دوتا چش بارونمو  قدم زدنای اروممو یادته بهت میگفتم خانوممو  الان کجایی که داغونمو  دیدی چقد سرد دست همه  کسی به کسی نمیگه گرمه دمت  درد ماشده درد همه  دل عاشقا شده انبار غم حیف  چرا بارون بند نمیاد  من دلم اتیشه فندک نمیخوام  نگاه چقد شدم خسته زیاد  چرا هرچی جوک میگم خندت نمیاد دیدی پاییزو  پ چرا دوری ازم  دوری و میگی حرف از دوری نزن  این همه عاشقم تو کوری اصلا  انقد حرف عاشقانه زوری نزن  عقل و منطقم میگه نه ولی دل عاشقته  دلم داد میزدت عقل میگفت باشه چته  سرت جنگیدم با خودم رفتی ولی  الان بام داری منطقی حرف میزنی  تو یه اشتباه بودی از اولشم  که شد قسمتم جامتو سر بکشم  نکشتیم ولی زخمیه کل تنم  الان خوب بلدم چطوری دل بکنم  در خود تمامم را شکستم تا تو برگردی در گوشه ای تنها نشستم تا تو برگردی  هی ساختم خود را برای دیدنت اما  تو با نبودت هی مرا تخریب میکردی حالا دیگه نوبت منه  دیگه نمیمونه بو عطرم که روی تنت الان میخوای بگی این اشک ها نشونه غمه  مگه این اشک هارو ندادی نشون همه  خزون رفتنت اگه که پره غمه  زمستونش اگه درد داره به قول همه  مامان میگفت بعد سیاهی سفید ننه  الانم دیگه خوب نوبت بهار منه  عقل و منطقم میگه نه ولی دل عاشقته  دلم داد میزدت عقل میگفت باشه چته  سرت جنگیدم با خودم رفتی ولی  الان بام داری منطقی حرف میزنی  تو یه اشتباه بودی از اولشم  که شد قسمتم جامتو سر بکشم  نکشتیم ولی زخمیه کل تنم  الان خوب بلدم چطوری دل بکنم